پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 17:50 :: نويسنده : roya
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 17:46 :: نويسنده : roya
: ...زنم گفت
پسـری که از دوس دخترش نپرسـه کجا میـری ،کجا میـای ؟،
بهـت نگه زود میـری خونـه ، نگه رسیـدی زنـگ بـزن ، نگـه روسریتـو بکـش جلـو ، روزی 10بـار زنگ نزنـه ،... جلوی دوستـاش دستتـو سفـت تر نگیـره ، نگه فقـط 5min بیـا جلـوی در ببینـمـت ، نبرتـت برف بـازی ، واست عروسـک و پاستیـل و لواشک نخـره . . اصن پسـر نیــــــــــــــــس . . . :| شلغمه، هویجه، سیفی جاته، پلانکتونه ، جزء اشیـا محسوب میشه ، می خوام نباشه اصن... :| :-"
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 10:20 :: نويسنده : roya
سخت است
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 1:34 :: نويسنده : roya
میخوام باهات حرف بزنم،ازخودم وخودت بگم،مثل تموم قصه هااگه بگی بروبرم،دلم میخوادنگات کنم،ازته دل صدات کنم،خنده که رولبات میادهرچی دارم فدات کنم،دلم میخوادپیشم باشی،وقتی دلم یه گل میخواد،گل شقایقم باشی،کاشکی بگی دوستم داری،بگی فقط منوداری،وقتی باهات قهرمیکنم نری وتنهام نزاری
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 23:1 :: نويسنده : roya
هیچکس نمیدونه چقدر وقت داره تا پیش اون کسی باشه که براش اهمیت داره
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 22:55 :: نويسنده : roya
وقتی دلم به سمت تو مایل نمیشود
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 22:52 :: نويسنده : roya
نمیمیرد دلی کز عشق میگوید
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 22:52 :: نويسنده : roya
من و تو دو تا پرنده .. تو قفس زندونی بودیم
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 22:50 :: نويسنده : roya
سال گذشته شوهر کارل در یک حادثهی رانندگی کشته شد. جیم که ۵۷ سال داشت داشت در فاصلهی میان منزل تا محل کارش در حال رانندگی و رانندهی دیگر یک جوان مست بود. در این حادثه، جیم در دم جان باخت و جوان مست ظرف کمتر از دو ساعت از بیمارستان مرخص شد. نکتهی ظریف اینجا بود که آن روز، روز تولد پنجاه سالگی کارل بود و در جیب جیم دو بلیط هواپیما به مقصد هاوایی پیدا شد. گویا جیم قصد داشته همسرش را غافلگیر کند که اجل مهلتش نداد و به دست رانندهای مست کشته شد.
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 22:45 :: نويسنده : roya
اگه من عاشق دیوار بودم .. ترک میخورد و یه پنجره میشد
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 22:26 :: نويسنده : roya
ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد
خدا را دوست بدار...
وقتی دو عاشق از هم جدا میشن ...
دخترک برگشت
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم !
خداوندا......
فقط چند قدم مانده بود
این شـــــــــــب ها
خواستے دیگـــه نبآشے ،
دیـگــــــر تمــــــــــــامــــــــ شــــــــــــد
ســــــــــختـــــــــ است وقتی از شـــــــــدت بـــــــــــغــــــض
دُختـــَر اَست دیگـَر...
دلـــَم گــِرفتـه
خـوابــ دیـدمــ کــنــارتـــ جــان دادمــ
یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, :: 22:23 :: نويسنده : roya
آسمون شهرمون خیلی وقته دلتنگه
شنبه 10 فروردين 1392برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : roya
سید هادی کسائیان دوســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم
پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 21:13 :: نويسنده : roya
تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمیشوی تو خاطره ای هستی ماندگار در دفتر دلم که فراموش نمیشوی همیشه تو را در میان قلبم میفشارم تا حس کنی تپشهای قلبی را که یک نفس عاشقانه برایت میتپد از وقتی آمدی بی خیال تمام غمهای دنیا شدم و تو چه عاشقانه شاد کردی خانه قلبم را از وقتی آمدی گرم نگه داشتی همیشه آغوشم را ، عطر تنت پیچیده فضای عاشقانه دلم را همیشه پرتو عشق تو در نگاهم میتابد ، همیشه دلم به داشتن تو می بالد، دستانم دستان را میخواهد و اینجاست که گلویم ترانه فریاد عشق تو را میخواند ، دلم تو را میخواهد، دلم تو را میخواهد به عشقت تکیه کرده ام سالها ، نترسیدم از جدایی و اشکها ، عشق را آنگونه که هست دیدم و تو را آنگونه که بودی خواستم ، تو را همین گونه که هستی میخواهم ، چون همین گونه مرا عاشق خودت کردی ، همینگونه مرا اسیر عشق و محبتهایت کردی از وقتی آمدی ، آمدنت برایم یک حادثه شیرین در زندگی ام بود، گرچه میترسیدم از پایان راه اما همسفرت شدم تا اینجا که رسیده ایم در کنار ماه…. چقدر برای داشتنت سختی کشیدم ، چقدر با دلتنگی هایت سر کردم و اشک ریختم ، چقدر لحظه شماری میکردم که تو مال من شوی ، حالا مال من هستی و من بی نیاز ، برای داشتنت شب و روز کارم شده بود راز و نیاز … نگاهم مال تو هست ، دلم گرفتار تو است ، من تو را دارم و به هیچکس جز تو نمی اندیشم مال من هستی و همین است که من زنده هستم ، در قلبم هستی همین است که همیشه شاد هستم جنس نگاهت درخشان بود که قلبم عاشق چشمانت شد، و اینگونه همه روزهایم فدای یک روز با تو بودن شد، و حالا میخواهم تمام عمرم را فدای عشق بی پایانت کنم…. تو مثل و مانندی نداری ، تو فرشته ای و در قلبت جای تاریکی نداری تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمیشوی….
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 21:56 :: نويسنده : roya
|