پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 20:49 :: نويسنده : roya
پرسید که چرا دیر کرده است! نظرات شما عزیزان:
نشستم و چشم به جلوه های زیبای شعله ی شمع دوختم.
زبانه های ابی رنگ که انگار هزاران حرف تازه با من داشت می نگریستم و می شنودم....می سوخت،می گریست،می گداخت و در برابرم ذوب میشد و هیچ نمی گفت اما سراپا گفتن بود.. مرسی از متن قشنگت پاسخ:ممنون ![]()
![]() |